Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-05-03@11:25:49 GMT

روحت شاد آقای صدر

تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۵۷۸۴۵

روحت شاد آقای صدر

به گزارش ورزش سه، اگر حمیدرضا صدر زنده بود، شمع 68 سالگی تولد خود را فوت می‌کرد و احتمالا کمی پیش از آن هواداران فوتبال را با تحلیل‌های خود از مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل صفحه نمایشگر میخکوب کرده بود.

حالا در سومین سال درگذشت این مفسر دوست داشتنی، احسان محمدی یادداشتی را به یاد او نوشته است:

«فوتبال مثل زندگیه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آره! زندگی غماش بیشتره، تعداد غماش بیشتر از شادیاشه. زندگی همه‌اش شکست و جداییه. اتفاقاً جوان و نوجوان خوبه با فوتبال بفهمه تو زندگی شکست و جدایی هست، کسی که خیلی دوستش داری میاد قلبت رو می‌شکنه. اتفاقاً با فوتبال این چیزا رو یاد میگیری [که بازیکنای محبوبت میرن]، تو قراره تنها بشی، دلت بشکنه، این بخشی از زندگیه ...»

این جملات از «حمیدرضا صدر» شاید کامل‌ترین توصیف برای برای همجواری زندگی و فوتبال باشد. به ساده‌ترین زبان ممکن حرف می‌زد. با سواد بود ولی سوادش را توی چشم کسی فرو نمی‌کند. شبیه سنگ صیقل خورده کف رودخانه بود. بی‌آزار، دوران دیده.

امروز تولد مردی است که فوتبالیست پیشکسوتی نبود، مربیگری هیچ تیمی را در کارنامه نداشت ولی عاشق فوتبال بود و جوری در مورد این پدیده قرن حرف می‌زد که نمی‌توانستی شبکه تلویزیون را عوض کنی. میخکوبت می‌کرد با رگبار واژه‌های درست، ترکیب‌های گوش‌نواز، تحلیل‌های منصفانه و گره زدن سینما و تاریخ و ادبیات به هم. با تکان دادن دست‌ها و سر، لباس‌های معمولاً تیره، عینک، ریش بلند نامرتب، چشم‌های مهربان و متقاعدکننده، دستی زیر چانه، کتاب‌هایی که نوشت، یادداشت‌هایی که منتشر کرد ...

او حق بزرگی به گردن فوتبال داشت و اغراق نیست اگر بگوییم فوتبال ایران ستاره‌ای را از دست داد که میلیون‌ها نفر حتی یک دقیقه از بازی او با توپ را ندیدند اما دوستش داشتند. خیلی از ما که موهایمان دارد جوگندمی می‌شود حالا می‌فهمیم چرا اینقدر فوتبال را دوست داریم. چون حالا با استخوان‌هایمان فهمیده‌ایم که «فوتبال مثل زندگیه. آره! زندگی غماش بیشتره، تعداد غماش بیشتر از شادیاشه....»

چندسال پیش در استودیو ولی‌عصر شبکه ورزش، برنامه‌ای داشتیم که پنجشنبه‌ها در انتهایش آنتن را به دوستان دیگری تحویل می‌دادیم که دکتر صدر کارشناس‌شان بود. گاهی پیش می‌آمد در حد فاصل دو برنامه همدیگر را می‌دیدیم. برای من که تجربه و سواد زیادی نداشتم اما عاشق سینما و ادبیات و البته فوتبال بودم فرصت مغتنمی بود این هم‌صحبتی.

اعتراف می‌کنم چندین بار در کوچه و خیابان، کسانی ابراز لطف کرده بودند که بعضی اوقات آن‌ها را یاد دکتر صدر می‌اندازم. این از معدود تحسین‌هایی بود که خوشحالم می‌کرد. یک‌بار بحث شد و همین را گفتم. گفتم باعث مباهات من است این مقایسه. خندید و گفت: «چند بار دیدمت. نه! تو مثل خودتی، مثل خودت باش!»

بعد مفصل در مورد کتاب «نیمکت داغ» حرف زدیم، گفت نسل شما «تله سانتانا» را یادش نمی‌‌آید، «هلنیو هررا»، یا «بلا گوتمن». کاش یه برنامه بود می‌نشستیم در مورد اونا حرف می‌زدیم. 
یکی از آن «ان‌شالله»‌های معروف را گفتیم و تمام.

اواخر در اینستاگرام بیشتر دنبالش می‌کردم. عکس‌هایش با دخترش، برادر و خواهرش و یا پراکنده‌نوشت‌هایی در باره فوتبال. شبیه کسی بود که بعد از مسافرتی طولانی، خیلی طولانی به خانه برگشته بود و حالا انگار داشت وقت بیشتری را با «خانواده‌» سپری می‌کرد.

کتاب «از قیطریه تا اورنج‌کانتی» او را هر کسی تاب ندارد بخواند. لابه‌لای کلماتش روح سرگردان و خسته‌ای را می‌شود یافت که جسمش را کول کرده. عاشق زندگی است اما زورش به سرطان نمی‌رسد. مسیر رفته زندگی‌اش را مرور می‌کند و ...

تیرماه ۱۴۰۰ مرگ او را از فوتبال گرفت و حالا کسی جز به «نیکی» از او یاد نمی‌کند، کسی که بعید است «سرای زر نگاری» از او به جا مانده باشد اما خیلی‌هایمان را عاشق فوتبال کرد. عاشق فوتبالِ بی‌کینه، عاشق هواداری بدون توهین و تحقیر، عاشق کلمه‌ها ...

تولدت مبارک استاد صدر عزیز. جای تو این روزها کنار فوتبال ایران خیلی خالی است... تولدت مبارک.

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: حمیدرضا صدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۵۷۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید

همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و می‌گوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفت‌وگو با او را می‌خوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر 206 سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب 206 و ال 90 سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی 50 میلیون تومان است و خودروی 50 میلیونی را حدود 250 میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت 100 میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.

کد خبر 848855 برچسب‌ها سارق - سرقت فراجا حوادث ایران

دیگر خبرها

  • فیلم | ادعای جنجالی؛ خواننده تنهاترین عاشق این جوان گمنام بود نه فریدون فروغی!
  • زلاتان ابراهیموویچ: هنوز هم بهترین هستم؛ به خاطر بچه‌هایم تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفتم
  • پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • عاشق دوآتشه استقلال؛ التماس می‌‎کردم دستانم را قطع نکنند!
  • کنایه مورینیو به رم: مردم از من انتظار برد با تیم‌هایی را دارند که برای قهرمانی ساخته نشدند!
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • آهنگ روز معلم + دانلود سرود گروه نجم الثاقب و متن معلم خوب من
  • عشق در قلمرو حیات وحش؛ وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • امروز با جامی: قتل عاشق بهانه افتاده ست
  • زندگی لک‌لک‌ها در کنار مردم روستا +عکس